وبلاگ مصطفی حیدری

کارشناسی ارشد مدیریت مالی

وبلاگ مصطفی حیدری

کارشناسی ارشد مدیریت مالی

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «در دل اتش غم رخت» ثبت شده است

 

متن ترانه – اجرای جلال تاج اصفهانی

 

 

دل در آتش غم رُخت تا که خانه کرد، دیده سیل خون، به دامنم بس روانه کرد

آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد


هیچ صبح دم نشد فلک، چون شفق زخون، دل مرا لاله گون نکرد

ز روی مَهت جانا پرده بر گشا، در آسمان مه را منفعل نما

به ماه رویت سوگند، که دل به مهرت پایبند، به طره ات جان پیوند


قسم به زند و پازند، به جانم آتش افکند، خراب رویت یک چند

بیا نگارا جمال خود بنما، ز رنگ و بویت خجل نما گل را

رو در طرف چمن، بین بنشسته چو من، دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن


گل درخشنده، چهره تابنده، غنچه در خنده، بلبل نعره زنان


هر که جوینده، باشد یابنده، دل دارد زنده، بس کن آه و فغان

ز جور مه رویان شکوه گر سازی، به شش در محنت مهره اندازی

همچون سالک دست خود بازی، همچون سالک دست خود بازی

 

ترانه


نشانه ها:

 

ترانه سرا: حسن صدر سالک

ترانه خوان: جلال تاج اصفهانی

ترانه ساز: عبدالحسین برازنده

دستگاه: ابو عطا

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۳۱
مصطفی حیدری